تقدیم به همه مهربونا
اگر ماه بودم به هرجا که بودم
سراغ تورا از خدا مي گرفتم
وگر سنگ بودم به هرجا که بودي
سر رهگذار تو جا مي گرفتم
اگر ماه بودي به صد ناز شايد
شبي بر لب بام من مي نشستي
وگر سنگ بودي به هرجا که بودم
مرا مي شکستي مرا ميشکستي
(فريدون مشيري)
ای که بی تو خودمو تک و تنها میبینم
هر جا که پا میذارم تو رو اونجا میبینم
یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود
قصهی غربت تو قد صد تا قصه بود
یاد تو هر جا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه
تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونههای خیسمو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستا کجاس اون دوتا دستای خوب
چرا بیصدا شده لب قصههای خوب
من که باور ندارم اون همه خاطره مرد
عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرد
آسمون سنگی شده خدا انگار خوابیده
انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده
یاد تو هرجا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه
ترانهسرا: اردلان سرفراز
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |